#دست_نوشته_خودم
#درد_دل_با_امام_زمان_عج
سلام آقا جان خوبی؟
این دیگه چه سوالی که میپرسم…
بیشتر از همه از دست من دلگیری نه؟
من که با اسم یه طلبه چه ها که نکردم..
چه اشکا که فقط به خاطرگناهان من ریختی…
چه شبها که دستای مهربونت رو به آسمون بزرگ خدا بالا گرفتی
و به خاطر گناهان من ازش خواستی که منوببخشه..
امروز نامه عمل من به دست شما رسید..
چقدر گریه کردی؟؟؟؟؟!!!
من رو ببخش خدایا ببخش….
بزار تو این غروب دلگیر جمعه یه توبه زیر نامه عملم باشه..
تا بابای دل خسته ی من لبخندی به لبهاش بیاد..
آخه بابا جون تو به من همه چی دادی…
چقدر اشک ریختم که طلبه بشم … بهم دادی ….
چقد گفتم این درس سخته نمیکشم..
مغزمو کار انداختی..
چقد گفتم و گفتم و گفتم و گله کردم ولی شما بازم مثل همیشه
برام هم آقا بودی… هم بابا بودی…هم استادبودی…
من نمی فهمم که تنهایی شما یعنی چی؟
نمی فهمم ….
چقد تنهایی و من بی خیال…
بابای مهربونم …
منو ببخشش به خاطر…
به خاطر کم کاریهام..به خاطر اینکه درد آدم رو نفهمیدم..
به خاطر اینمه باهات رفیق نشدم…
منو به خاطر همه ی گستاخی هام ببخش
و بزار که بازم سربازت بمونم…
هرچند نالایقم ما تو به من این لیاقت رو دادی..
بزار بازم برای تو بنویسم..
برای تو غریب آشنا…
درد دل با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف