مادرم ٬ عزیز دلم ٬ می دونی چقدر دلم برات تنگ شده … می دونی قسمت من این بود تا ازت دور باشم تا بیشتر قدرتو بدونم ؟… دلم می خواست امشب پیشت بودم… خودمو می انداختم تو بغل مهربونت مثل بچه گی هام و دور از خجالت ٬ که آغوش تو امن ترین جاست٬ می بوسیدمت و می بوییدمت…
مادرم دلم برای بوی خوش چادر نماز گل گلیت یه ذره شده … دلم برای لالایی های کودکیم که وقتی لب باز می کردی می زدم زیر گریه تنگ شده … کاش دوباره برام لالایی بخونی که با نوای عشق قلبت های های گریه کنم … مادر گلم ٬ دلم برای دلواپسی ها ی همیشه ات تنگ شده … دلم برات تنگ شده به اندازه تمام دلتنگی های دنیا … ولی چه کنم قسمتم فقط صدای نازنینته که قوت قلبمه ٬ آروم دلمه …
خدا جونم ناشکری نمی کنم ٬ ولی بذار یه ذره برات نق بزنم ٬ باور کن دلم تنگه براش…دلم می خواد زنگ خونه من به صدا در بیاد و وقتی درو باز می کنم صورت ماهشو ببینم … می دونی چند وقته نتونسته بیاد خونه من ؟ … منم دلم می خواد ببینمش …
مادرم ای پرواز نرم قاصدک
مادرم ای معنای عشق شاپرک
ای تمام ناله هایت بی صدا
مادرم ای زیبا ترین شعر خدا
فریاد میزنم از اعماق دلم تا به گوشت برسه : مادر قشنگ من ٬ تو که به وفا و نجابت و مهرباني يگانه هستي و اي زیباترین تصویر آفرینش ٬ دوستت دارم … هنوز هم در پي گذشت سال ها تن خسته من گرمي نوازشت را مي خواهد…
خ آذری عزیز سلام علیکم!امروز برای اولین بار سری به وبلاگتون زدم از مادر نوشته بودید از دلتنگی هاتون. براتون دعا کردم وبرای شادی روح رفتگان خاک به ویژه مادرتون از خدای بزرگ طلب آرامش خواستم یه جورایی از کوثر بلاگ ممنونم که ما ها رو با هم آشنا می کنه ویه پل ارتباطی میشه برا دوستی های ماندگار بخدا توکل کنید واز امروز تمام کارای خوبتون رو به تمام کسانی که در برزخ گرفتارند هدیه کنید. خوشحال میشم به من هم سری بزنید مهربان التماس دعا(یادگاری)