پاورپونیت درس استصحاب قسمت 1
#پاورپینت_درس_استصحاب
مبحث استصحاب قسمت1
نوع مستند : جزوه درسی
چکیده :
تعریف استصحاب
استصحاب از اصول عملی و برای آن تعریفهایی ذکر شده است که بعضی همه آنها را به یک تعریف برگرداندهاند و آن حکم به بقای حکم شرعی یا موضوع حکم، که بقای آن مشکوک است.
پیشینه استصحاب
پیشینه استصحاب از بُعد مضمونی و دلیلی به عصر حضور امام معصوم علیه السلام برمیگردد؛ لیکن عنوان استصحاب از مصطلحات فقهای اصولی در عصر غیبت است.
نخستین بیان صریح در این مورد بنابر آثار به دست آمده از فقیهان اصولی سخن شیخ مفید (متوفی413 ه. ق) در رساله اصولی متعلق به ایشان است.
ماهیت استصحاب
در این که استصحاب، «اصل» است یا «اماره» میان اصولیان اختلاف نظر وجود دارد.
ظاهر کلمات اکثر اصولیان پیش از شیخ انصاری که استصحاب را حکم عقلی میدانستند قول دوم است؛ لیکن شیخ انصاری و اصولیان پس از وی، قول نخست را ترجیح دادند؛ زیرا از نظر آنان، عمدهترین دلیل اعتبار استصحاب، روایات است و از آنها چنین استفاده میشود که استصحاب حکم ظاهری است که در ظرف شک نسبت به حکم واقعی جعل شده است.
جایگاه استصحاب
هر گاه مکلف نسبت به حکم شرعی، یا موضوع حکم شرعی، یقین داشته باشد، سپس نسبت به بقای امر یقینی پیشین، شک کند استصحاب جاری میشود، مانند آن که فردی پیش از این به طهارت داشتن خود یا کر بودن آبی یقین داشته و اکنون برای وی در بقای طهارت یا کریت آب شک عارض شده است، طهارت داشتن یا کر بودن آب را استصحاب میکند و در نتیجه آثار طهارت همچون جواز مس آیات قرآن و دخول در نماز، و آثار کریت آب مانند عدم انفعال آن به ملاقات نجس بر آن مترتب میگردد.
شرایط استصحاب
جریان استصحاب مشروط به اموری است:
1. یقین به حالت سابق.
2. شک در بقای حالت سابق.
3. اجتماع یقین و شک در یک زمان: بدین معنا که میان یقین به حالت سابق و شک در بقای آن، یقین دیگری به ضد آن فاصله نشود و زمان شک، متصل به زمان یقین باشد، مانند آن که در حال حاضر یقین به طهارت یک ساعت پیش و شک در بقای آن داشته باشد.
4. تعدد زمان متیقن و مشکوک: بر خلاف زمان یقین و شک، چنانچه در مثال روشن شد.
در صورت عکس، یعنی وحدت زمان متیقن و مشکوک و تعدد زمان یقین و شک، مورد از مصادیق قاعده یقین خواهد بود.
5. وحدت متعلق یقین و شک: بدین معنا که یقین و شک به یک چیز تعلق گرفته باشد؛ یقین نسبت به وجود و شک نسبت به بقای آن
استصحاب از اصول عملی و برای آن تعریفهایی ذکر شده است که بعضی همه آنها را به یک تعریف برگرداندهاند و آن حکم به بقای حکم شرعی یا موضوع حکم، که بقای آن مشکوک است.
پیشینه استصحاب
پیشینه استصحاب از بُعد مضمونی و دلیلی به عصر حضور امام معصوم علیه السلام برمیگردد؛ لیکن عنوان استصحاب از مصطلحات فقهای اصولی در عصر غیبت است.
نخستین بیان صریح در این مورد بنابر آثار به دست آمده از فقیهان اصولی سخن شیخ مفید (متوفی413 ه. ق) در رساله اصولی متعلق به ایشان است.
ماهیت استصحاب
در این که استصحاب، «اصل» است یا «اماره» میان اصولیان اختلاف نظر وجود دارد.
ظاهر کلمات اکثر اصولیان پیش از شیخ انصاری که استصحاب را حکم عقلی میدانستند قول دوم است؛ لیکن شیخ انصاری و اصولیان پس از وی، قول نخست را ترجیح دادند؛ زیرا از نظر آنان، عمدهترین دلیل اعتبار استصحاب، روایات است و از آنها چنین استفاده میشود که استصحاب حکم ظاهری است که در ظرف شک نسبت به حکم واقعی جعل شده است.
جایگاه استصحاب
هر گاه مکلف نسبت به حکم شرعی، یا موضوع حکم شرعی، یقین داشته باشد، سپس نسبت به بقای امر یقینی پیشین، شک کند استصحاب جاری میشود، مانند آن که فردی پیش از این به طهارت داشتن خود یا کر بودن آبی یقین داشته و اکنون برای وی در بقای طهارت یا کریت آب شک عارض شده است، طهارت داشتن یا کر بودن آب را استصحاب میکند و در نتیجه آثار طهارت همچون جواز مس آیات قرآن و دخول در نماز، و آثار کریت آب مانند عدم انفعال آن به ملاقات نجس بر آن مترتب میگردد.
شرایط استصحاب
جریان استصحاب مشروط به اموری است:
1. یقین به حالت سابق.
2. شک در بقای حالت سابق.
3. اجتماع یقین و شک در یک زمان: بدین معنا که میان یقین به حالت سابق و شک در بقای آن، یقین دیگری به ضد آن فاصله نشود و زمان شک، متصل به زمان یقین باشد، مانند آن که در حال حاضر یقین به طهارت یک ساعت پیش و شک در بقای آن داشته باشد.
4. تعدد زمان متیقن و مشکوک: بر خلاف زمان یقین و شک، چنانچه در مثال روشن شد.
در صورت عکس، یعنی وحدت زمان متیقن و مشکوک و تعدد زمان یقین و شک، مورد از مصادیق قاعده یقین خواهد بود.
5. وحدت متعلق یقین و شک: بدین معنا که یقین و شک به یک چیز تعلق گرفته باشد؛ یقین نسبت به وجود و شک نسبت به بقای آن