#جلوه_های_بلاغت_آیه_سی_و_پنج_سوره_نور
#قسمت_دوم
ب) تشبیه مرسل؛ در آن ادات تشبیه به کار برده می شود،[18] در عبارت شریفة «مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ» «کاف» در «کَمِشْکاةٍ» از اداة تشبیه است، که مَثَل نور خداوند سبحان را به چراغدانی تشبیه کرده که در آن چراغی باشد و آن چراغ در محفظه ای شیشه ای قرار دارد و مانند ستاره فروزان است.[19]
ج) تشبیه تمثیل؛ آن است که در آن وجه شبه، صورتی برگرفته از امور متعدّد (محسوس یا غیر محسوس) است.[20] تشبیه تمثیل از غیر تمثیل رساتر است چون وجه شبه آن دارای تفصیلی است که نیاز به ژرف کردن تفکّر و باریک اندیشی دارد تشبیه تمثیل بازتاب بزرگ تری در معانی ایجاد می کند، ارزش معانی را بالا می برد و قدرت معانی را در تحریک انسان ها چندین برابر می سازد. بنابراین اگر تمثیل ستایش باشد دلپذیرتر و اگر نکوهش باشد دردخیز تر، و اگر برهان و دلیل باشد روشن تر می گردد؛[21]
به اعتقاد گروهی که این فراز آیه را «تمثیل» میدانند، آیه شریفه این گونه توضیح داده میشود: در آیه، منظور از «نوره»؛ معرفت الهی است، که مانند چراغ است و قلب مؤمن، مانند محفظة شیشه ایست و صدر مؤمن نیز به چراغدان تشبیه شده است،[22]
بنابراین همانطور که چراغ در محفظهای شیشهای و حفاظت شده، هرگز خاموش نمی شود، معرفت خداوند در قلب مؤمن نیز هیجگاه به خاموشی نمی گراید.
#طباق
جمع کردن دو لفظ متقابل، در یک کلام، «طباق» نامیده میشود؛ مانند؛ «تحت و فوق»، «یمین و یسار»؛ و از محسّنات معنوی کلام است. وجود طباق در سخن بر زیبایی و ظرافت آن میافزاید؛[23] در برخی از آیات قرآن خداوند به این شیوه سخن گفته است، همچون؛ آیات دوّم و سوّم سورة حدید: «لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یُحْیِی وَ یُمِیت… هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ»، «مالکیّت و فرمانروایى آسمان ها و زمین فقط در سیطره اوست، زنده مىکند و مىمیراند،… اوست اوّل و آخر و ظاهر و باطن». در عبارت شریفة «یُوقَدُ مِن شَجَرةٍ مبارکةٍ زیتونةٍ لا شرقیةٍ و لا غربیّةٍ»؛ «شرقیة» و «غربیة» دو لفظ متقابل هستند که در آیه شریفه ذکر شدهاند.
#تشابه_الاطراف
«تشابه الاطراف» آن است که متکلّم جملة بعدی را با کلمة آخر جملة قبل آغاز کند؛ بر دو نوع معنوی و لفظی است[24] که در آیة شریفة از نوع لفظی است؛ «مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فِیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ»، کلمات «المصباح» در آغاز جمله، که در پایان جملة قبل(از حیث ظاهر و لفظ) نیز ذکرشده و «الزجاجة» درپایان جملة دیگر, که جملة قبل نیز با همین کلمه به اتمام رسید، قرار گرفتهاند.[25]
#مبالغه
«مبالغه» که یکی از محسّنات معنوی است؛ که متکلم ادّعا می کند صفتی در شدّت یا ضعف بحدّ بعید یا محال رسیده است وبر سه نوع؛ تبلیغ، اغراق و غلوّ می باشد. و «غلوّ» آن است که این ادّعا، عقلاً و عادتاً محال باشد؛ برخی از انواع غلوّ مقبول و برخی مردود است، که اگر غلوّ همراه چیزی باشد و آن را به صحت نزدیک کند، مانند این که با افعال مقاربه یا ادات فرض مثل «لو» همراه باشد، مقبول و پذیرفته است؛ در آیة مورد بحث مبالغه از نوع غلوّ به کار رفته است[26] و در قسمتی از آیة شریفه که می فرماید: «یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ»، ادّعا شده است؛ روغن چراغ بدون تماس داشتن با مادة مشتعل کننده، مشتعل می شود، در این مورد چون غلوّ با فعل«یکاد» از افعال مقاربه همراه است، غلوّ مقبول، شمرده میشود. از این رو آیة شریفه می خواهد؛ بیان کند که این روغن چراغ، به قدرى شفاف و درخشنده است و به قدری قدرت اشتغال آن بالاست که؛ حتّى اگر آتشى هم با آن در تماس نباشد، این گونه به نظر می رسد؛ که میخواهد مشتعل شود و نورافشانىکند.[27]
#تنکیر
گاهی متکلّم در کلام خود، به دلایلی کلمه ای را به صورت نکره استعمال می نماید؛ یکی از این دلایل تعظیم و بزرگ نمایی چیزی است؛ مانند کلام خداوند متعال در سورة بقره، آیة دوّم که می فرماید:«ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِین» «در [وحى بودن و حقّانیّت] این کتابِ [با عظمت] هیچ شکى نیست سراسرش براى پرهیزکارانْ هدایت است.»؛در این آیه «هُدىً» نکره آورده شده تا عظمت هدایت را برساند.[28]
در آیه مورد بحث نیز نکره آوردن «نور» در «نُورٌ عَلى نُورٍ» برای مبالغه و تعظیم است و بر کثرت این نور دلالت دارد؛ نور زجاجه مذکور، نورى عظیم بالاى نور عظیمى دیگر است، یعنى نورى درکمال درخشش، متضاعف و دو چندان، که نور زیتون و نور خود چراغ و نور شیشه، در آن ظهور یافته، بدون این که هر یک از دیگرى متمایز باشد.[29]
#حصر
تقدیم جارو مجرور«بکلّ» در «اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» بر متعلّق آن (علیم) حصر را میرساند. شکّى نیست که ذات مقدّس پروردگار به هر چیزى علم و آگاهى دارد.ٍو خدا به همه چیزها از دقایق معقولات و محسوسات و حقایق نهان و آشکار، عَلِیم(دانا) است، پس همة اشیاء را در مواضع خود قرار میدهد.
#منبع_در_قسمت_سوم_ذکر_میشود
جلوه های بلاغت آیه 35 سوره نور